معنی (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن, معنی (قعخدشک) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن, معنی (ruobal) lاc، cj[، xpkت، lmaa، bcb xاdkاj، lاc;c ukgi، pxf lاc;c، xpkت ladbj، تrgاlcbj، lmaa lcbj, معنی اصطلاح (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن, معادل (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن, (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن چی میشه؟, (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن یعنی چی؟, (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن synonym, (ruobal) کار، رنج، زحمت، کوشش، درد زایمان، کارگر عمله، حزب کارگر، زحمت کشیدن، تقلاکردن، کوشش کردن definition,